جدول جو
جدول جو

معنی قره دکز - جستجوی لغت در جدول جو

قره دکز
(قَ رَ دَ کِ)
نام ترکی دریای سیاه. (یادداشت مؤلف)
لغت نامه دهخدا

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

(قَ رَ)
دهی جزء دهستان قاقازان بخش ضیأآباد شهرستان قزوین واقع در 30 هزارگزی شمال ضیأآباد و 12 هزارگزی راه شوسه. موقع جغرافیایی آن کوهستانی و سردسیر است. سکنۀ آن 235 تن. آب آن از چشمه سار و محصول آن غلات، دیمی و مختصر انگور. شغل اهالی زراعت و گله داری و صنایع دستی زنان قالی بافی و جاجیم بافی است. راه مالرو دارد. ساکنین از طایفۀ چگینی هستند و تغییر مکان نمیکنند. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 1)
لغت نامه دهخدا
(قَ رَ)
دهی از دهستان ایل تیمور بخش حومه شهرستان مهاباد واقع در 41 هزارگزی جنوب خاوری مهاباد و 18500 گزی خاورشوسۀ مهاباد به سردشت. موقع آن کوهستانی و معتدل مالاریایی است. سکنۀ آن 138 تن. آب آن از رود خانه مهاباد و محصول آن غلات، چغندر، توتون، حبوبات. شغل اهالی زراعت و گله داری و صنایع دستی زنان جاجیم بافی است. راه مالرو دارد. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 4)
لغت نامه دهخدا
(قَ رَ قِ)
دهی از دهستان نازلو از بخش حومه شهرستان ارومیه واقع در 23 هزارگزی شمال خاوری ارومیه و 9500 گزی خاورشوسۀ ارومیه به سلماس. موقع جغرافیایی آن جلگه و معتدل سالم است. سکنۀ آن 160 تن. آب آن از نازلوچای و چشمه و محصول آن غلات، چغندر، توتون، کشمش، حبوبات. شغل اهالی زراعت و صنایع دستی زنان جوراب بافی است. راه ارابه رو دارد. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 4)
لغت نامه دهخدا
(قَ رَ کَ)
کوه قره کچ، یکی از کوههای جلگه ای تهران است. (جغرافیای سیاسی کیهان ص 311)
لغت نامه دهخدا
(قَ رَ کَ)
دهی از دهستان پاطاق بخش سرپل ذهاب شهرستان قصرشیرین واقع در 9500 گزی جنوب خاوری سرپل ذهاب و کنار شوسۀ قصرشیرین به کرمانشاه. موقع جغرافیایی آن دامنه و هوای آن معتدل است. سکنۀ آن 90 تن. آب آن از سراب ماراب و محصول آن غلات و لبنیات و توتون و صیفی. شغل اهالی زراعت و گله داری است. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 5)
لغت نامه دهخدا
(قَ رَ گُ)
دهی از دهستان دیکلۀ بخش هوراند شهرستان اهر واقع در 24 هزارگزی جنوب هوراند و 2500 گزی شوسۀ اهر به کلیبر.. موقع جغرافیایی آن کوهستانی و معتدل است. سکنه 115 تن. آب آن از دو رشته چشمه و محصول آن غلات و حبوبات و سردرختی. شغل اهالی زراعت و گله داری است. راه مالرو دارد. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 4)
لغت نامه دهخدا
(دَرْ رَ)
نام محلی کنار راه تبریز به جلفا میان چرچر و شجاع در، در 110هزارگزی تبریز. (یادداشت مرحوم دهخدا)
لغت نامه دهخدا
(قَ رَ تِ)
ده کوچکی از بخش رامیان شهرستان گرگان واقع در 7000 گزی رامیان. سکنۀ آن 60 تن است. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 3)
لغت نامه دهخدا
(قَ رَ خَ زَ)
نام درختچه ای است جنگلی. رجوع شود به جنگل شناسی کریم ساعی ج 1 ص 279
لغت نامه دهخدا
(قَ رَ)
دهی از دهستان شهرویران بخش حومه شهرستان مهاباد واقع در 23500گزی شمال خاوری مهاباد و 10 هزارگزی خاور شوسۀ مهاباد به ارومیه. موقع جغرافیایی آن جلگه و معتدل مالاریایی است. سکنۀ آن 520 تن. آب آن از رود خانه مهاباد و محصول آن غلات، چغندر، توتون، حبوبات. شغل اهالی زراعت و گله داری است. صنایع دستی زنان جاجیم بافی است. راه مالرو دارد. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 4)
نام سلسله جبالی است در آذربایجان. (جغرافیای سیاسی کیهان ص 151، 164)
لغت نامه دهخدا
(قَ رَ دَ رَ)
ده کوچکی است از بخش مراوه تپۀ شهرستان گنبدقابوس واقع در 4000 گزی باختر مراوه تپه. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 3)
لغت نامه دهخدا
(قَ رَ دَ دَ)
کمال الدین دده خلیفه، معروف به قره دده یا دده جونکی. از دانشمندان است. وی در اماسیه از شهرهای آناطول پرورش یافت و در آغاز دباغی میکرد، سپس به درس و تحصیل همت گماشت و چیزی نگذشت که برای تدریس در مدرسه بایزید در بروسه به سال 935 هجری قمری دعوت شد و سپس به سال 950 به مدرسه مرزیفون منتقل شد و مفتی دیاربکر و مدرس مدرسه خسروپاشا در آنجا گردید و از آنجا به حلب و کفه منتقل شد و به سال 962استعفا کرد و به شهر بروسه برگشت و به سال 975 ه. ق. در همان شهر وفات یافت. او راست: حاشیه بر شرح سعدالدین تفتازانی بر تصریف عزی از ابوالفضائل ابراهیم بن عمادالدین معروف به زنجانی. این کتاب در بولاق به سال 1255 هجری قمری و در آستانه به سال 1288 هجری قمری چاپ شده است. (معجم المطبوعات ج 2 ستون 1505، 1507)
لغت نامه دهخدا
(قَ رَ دَرْ)
دهی جزء دهستان دیزمارخاوری بخش ورزقان شهرستان اهر واقع در 44 هزارگزی شمال باختری ورزقان و 38 هزارگزی ارابه رو تبریز به اهر. موقع جغرافیایی آن کوهستانی و معتدل است. سکنه 129 تن. آب آن از چشمه و محصول آن غلات و جنگل. شغل اهالی زراعت و گله داری و صنایع دستی زنان جاجیم بافی است. راه مالرو دارد. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 4)
لغت نامه دهخدا
(قَ رَ وْ)
دهی از دهستان جاپلق بخش الیگودرز شهرستان بروجرد واقع در 16 هزارگزی شمال باختری الیگودرز و 3 هزارگزی شمال شوسۀ الیگودرز به ازنا. موقع جغرافیایی آن جلگه و معتدل است. سکنۀآن 287 تن. آب آن از قنات و چاه و محصول آن غلات، تریاک، لبنیات. شغل اهالی زراعت و گله داری و صنایع دستی زنان کرباس بافی است. راه مالرو دارد، و تابستان اتومبیل میتوان برد. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 6)
لغت نامه دهخدا
(قَ رَ)
دهی جزء دهستان آتش بیک بخش سراسکند شهرستان تبریز واقع در 32هزارگزی باختر سراسکند و 25 هزارگزی خط آهن مراغه به میانه. موقع جغرافیایی آن کوهستانی و معتدل است. سکنۀ آن 242 تن. آب آن از چشمه و رودخانه و محصول آن غلات و حبوبات و پنبه. شغل اهالی زراعت و گله داری است. راه مالرو دارد. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 4)
لغت نامه دهخدا
(قَ رَ زَ)
دهی از دهستان دیزجرود بخش عجب شیر شهرستان مراغه واقع در 8500 گزی جنوب خاوری عجب شیر و 2 هزارگزی شمال شوسۀ مراغه به آذرشهر. موقعآن دره و معتدل مالاریایی است. سکنۀ آن 97 تن. آب آن از چشمه سارها و محصول آن غلات. شغل اهالی زراعت است. راه مالرو دارد. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 4)
لغت نامه دهخدا
(قَ رَ)
دهی از دهستان گاودول بخش مرکزی شهرستان مراغه واقع در 14500 گزی جنوب مراغه و 5 هزارگزی خاور شوسۀ مراغه به میاندوآب. موقع جغرافیایی آن جلگه و معتدل مالاریایی است. سکنۀ آن 325 تن. آب آن از رودخانه ؤ مردی و محصول آن غلات، کشمش، بادام، زردآلو. شغل اهالی زراعت و صنایع دستی زنان جاجیم بافی است. راه مالرو دارد. دو محل به فاصله 1500 گزبه نام قره ناز بالا و پائین مشهور است. سکنه قره ناز بالا 216 تن میباشد. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 4)
لغت نامه دهخدا
(قَ رَ چَ)
دهی جزءدهستان بهنام پازکی بخش ورامین شهرستان تهران واقع در 16 هزارگزی شمال باختر ورامین سر راه شوسۀ ورامین به تهران. موقع جغرافیایی آن جلگه و سردسیر است. سکنۀ آن 138 تن. آب آن از قنات و در بهار از رود خانه خررود. محصول آن غلات و بنشن. شغل اهالی زراعت است. راه ماشین رو دارد. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 1)
لغت نامه دهخدا
تصویری از قره داغ
تصویر قره داغ
ترکی سیاکوه
فرهنگ لغت هوشیار
ترکی تاغ ترکی از گیاهان گیاهی است از تیره اسفنجیان که بصورت درختچه می باشد و در صحاری شمال خراسان و ترکستان روسیه و چین بفراوانی می روید و در حقیقت یکی از گونه های گیاه تاغ است
فرهنگ لغت هوشیار